Bully

   Bully
Bully
سازنده Rockstar Vancouver
ناشر Rockstar Games
سبک بازی Modern Action Adventure
تاریخ انتشار Oct 17, 2006
پلتفورم PS2
نویسنده MGS
8.9
عالی
 
Gameplay  
  9
Graphics  
  10
Sound  
  8
Value  
  9
Tilt  
  8
   
سطح بازی: متوسط
درجه سنی: +13
زمان یادگیری: حدود نیم ساعت
Images
 
نقاط قوت: شبیه‌سازی خوب مدرسه، Voice Acting فوق العاده، شخصیت‌‌های بیاد ماندنی، سوژه‌ی جالب، آزادی عمل، پویانمایی قدرتمند شخصیت‌ها، فیلم‌‌های میان بازی

نقاط ضعف: هوش مصنوعی ضعیف دشمنان، زمان بارگذاری طولانی
9.8
(8 رای)
 

بدون شک وقتی نام مدرسه را می‌شنوید یاد تعلیم و تربیت و البته شیطنت‌های همراه آن می‌افتید. (بزرگ‌ترین شیطنت‌ها در مدرسه‌ها اتفاق می‌افتد!)

در دنیای بازی‌ها تعداد سوژه‌‌های تازه اندک است. برای همین وقتی بازی‌ساز ها سوژ‌های تازه پیدا می‌کنند، مورد توجه همه‌گان قرار می‌گیرد. شرکت Rock Star در E3 2005 خبر از ساخت بازی‌ای به نام Bully برای PS2 و Xbox داد. که در آن در نقش یک دانش‌آموز هستید و آزادی عمل دارید تا در مدرسه هر کاری که دلتان خواست بکنید. بعدها خبر رسید که ساخت نسخه‌ی Xbox بنا به دلایلی نامعلوم لغو شد و این بازی فقط برای PS2 عرضه می‌شود. نام این بازی در اروپا و استرالیا Canis Cam Edit است. این بازی از صدها فیلتر و دادگاه عبور کرد تا این‌که عرضه شد و به دست ما رسید.

داستان بازی درباره‌ی پسری پانزده ساله به نام Jimmy Hopkins است که تا به حال از هفت مدرسه اخراج شده است. مادر او برای پنجمین بار ازدواج کرده است و قصد دارد به یک ماه عسل یک‌ساله برود. او تصمیم می‌گیرد تا جیمی را درشهر BullWorth که یکی از شهر‌های امریکا است ببرد و در مدرس‌های به نام BullWorth Academy ثبت نام کند. مدرس‌های که اکثر دانش‌آموز‌های آن بچه‌‌های گردن کلفت و شیطان هستند. و به آن‌جا رفته‌اند تا از طریق قوانینی سخت تربیت شوند. جیمی در می‌یابد که قوانین مدرسه بسیار سخت و دست‌و‌پا گیر است و مامور‌هایی زیاد مدرسه را کنترل می‌کنند. جیمی فردی‌ست که همیشه می‌خواهد روی پا‌های خودش بایستید و رییس هم نیز باشد. بنابراین تصمیم می‌گیرد تا به جنگ با دانش‌آموزان و معلمان و مدرسه در ن‌هایت کل شهر برود و آن‌ها را تحت کنترل خود قرار دهد.

 

 

در حقیقت مدرسه توسط پنج گروه از خود دانش‌آموزها اداره می‌شود که هر کدام از آن‌ها قسمتی خاص را اداره می‌کنند.گروه اول Nerdها هستند که با لباس‌‌هایی سبز ظاهر می‌شوند. آن‌ها بسیار درس می‌خوانند و هوشی بالا دارند. موزی هستند و کار‌های خود را با زیرکی انجام می‌دهند. اما در دعواها و کار‌های فیزیکی ضعیف هستند. سرگروه آن‌ها Earnest است. گروه دوم Greaserها هستند که بیشتر به مد‌های لباس توجه دارند و کاپشن چرم مشکی می‌پوشند. سرگروه آن‌ها Jhonny Vincent است. گروه سوم Prepeisها هستند که لباس‌‌هایی آبی به تن دارند. آن‌ها بچه‌‌هایی ثروتمند هستند و بسیار از خود راضی‌اند و همه چیز را با پول می‌خرند. رئیس آن‌ها Derby Harrington است. گروه چهارم Jocks است که اکثر دانش‌آموز‌‌های آن سیاه پوست هستند. آن‌ها بسیار درشت هیکل و بسیار به ورزش اهمیت می‌دهند. پیرهنی سفید و کت ورزشی آبی بر تن دارند. سرگروه آن‌ها Ted Thomson استBullies. نیز گروه آخر است که دانش‌آموزهاش پیرهنی سفید بر تن دارند و توسط دانش‌آموزی به نام Russel کنترل می‌شوند. راسل کمی از نظر ذهنی مشکل دارد ولی هیچکس به خاصر هیکل بزرگش نمی‌تواند با او بجنگد. داستان و کاراکتر‌های بازی بسیار جذاب و بیادماندنی هستند.

سبک بازی تقریبا اکشن ماجراجویی است. البته بهتر است آن را Free-Roaming یا گردش آزاد نامید. یعنی آزاد هستید تا هر کاری که دلتان خواست انجام دهید. جیمی وقتی که از خواب بیدار می‌شود ساعت 8 صبح است. ساعت 9 زنگ کلاسش به صدا در می‌آید و باید تا ساعت 9: 30 در کلاس حاضر باشند. در غیر این‌صورت مامور‌های مدرسه او را می‌گیرند و به سر کلاس می‌برند. 2 ساعت در کلاس است یعنی تا ساعت 11: 30. بعد از آن 2 ساعت وقت استراحت و نهار دارد. ساعت 1 دوباره زنگ زده می‌شود و در ساعت 1: 30 کلاس دوم شروع می‌شود و در ساعت 3: 30تمام می‌شود. بعد از اجازه دارد تا ساعت 11: 30 شب هر کاری خواست انجام دهد و هر جایی که خواست برود. مثلا می‌تواند در شهر کوچک Bullworth بگردید. آن هم سوار بر اسکیت‌بُرد یا دوچرخه یا موتور‌‌های کوچک یا چیزهای دیگر. البته اگر کاری خلاف مرتکب شود پلیس دست‌گیرش می‌کند.

کلاس‌‌های بازی به شش دسته تقسیم می‌شوند که می‌توانید سر آن‌ها حاضر شوید: انگلیسی، شیمی، عکاسی، هنر، کارگاه و ورزش. که در هر روز دو تا از آن‌ها را در برنامه دارید. هر کلاس پنج مرحله دارد که به تدریج کامل کردن آن‌ها سخت‌تر می‌شود و البته جایزه‌هاش بهتر.

کلاس انگلیسی: این کلاس به این گونه است که شش حرف می‌گیرید و باید تا جایی که می‌توانید با آن‌ها کلمه بسازید. با حضور در این کلاس قابلیت سخنوری‌تان را افزایش می‌دهید. شیمی: این کلاس در آزمایشگاه برگزار می‌شود که باید مواد را با هم واکنش دهید و می‌توانید مواد منفجره یا مواد سمی برای مبارزه بسازید. ورزش: این کلاس برای مسابقات بوکس و مسابقات Dodge Ball است. کارگاه: این کلاس برای تعمیر دوچرخه است و با انجام این کار دورچرخه‌ای تازه به شما داده می‌شود. عکاسی: در این کلاس باید از مکان‌‌‌هایی مشخص شده عکس بگیرید و با انجام این کار، آلبوم‌های عکس و دوربین دیجیتال و غیره را به دست می‌آورید. هنر: در این کلاس باید یک Mini Game انجام دهید. وقتی نقاشی می‌کشید، می‌توانید رابطه‌ای بهتر با دخترها داشته باشید و با آن‌ها دوست شوید. این مدرسه حدود شصت دانش‌آموز‌ دارد که حدود چهل‌تای آن‌ها عضو پنج گروه ذکر شده اند. دانش آموزها سر کلاسها حاضر می‌شوند، غذا می‌خورند، حرف می‌زنند، بازی می‌کنند، دعوا می‌کنند و... این قسمت سیستم هوش مصنوعی بازی بسیار قوی است و به شبیه‌سازی یک مدرسه بسیار کمک کرده است. اما هوش مصنوعی دشمن‌ها بسیار پایین است به راحتی می‌توانید آن‌ها را از سر راهتان بردارید. آن‌ها اغلب به جای حمله کردن شما را نگاه می‌کنند و کاری انجام نمی‌دهند.

ماموریت‌‌های بازی جز متنوع‌ترین‌هاست. از تیراندازی گرفته و مسابقه دوچرخه سواری و دعوا کردن گرفته تا عکس گرفتن از دبیر ریاضی هنگام فروختن سوال‌ها و خرابکاری در جشن ‌هالووین و نقاشی روی دیوار‌‌های شهر و... که این ارزش بازی را بالا برده است. حتی هنگامی که به اتمام می‌رسد، جذابیت‌‌‌هایی بسیار زیاد برای بازی کردن دوباره دارد. در این بازی حدود پنجاه ماموریت اصلی گنجانده شده است و حدود چهل ماموریت فرعی نیز در نظر گرفته شده است. با انجام دادن ماموریت‌های اصلی یکChapter از بازی تکمیل می‌شود. هم‌چنین با انجام آن‌ها پول نیز دریافت می‌کنید که می‌توانید آیتم‌‌های مورد نیازتان را (مثلا دوچرخه و لباس) بخرید. بهتر است به تعدادی از کار‌‌هایی که می‌توانید انجام دهید اشاره کنیم: می‌توانید شیشه‌‌‌های مدرسه را بشکانید، دانش‌آموزان را کتک بزنید، وسایل مدرسه را از بین ببرید، با گلوله‌ی برف یا تیرکمان یا تخم مرغ یا بمب دستی یا... دانش‌آموزها را بزنید، از درخت‌ها بالا بروید و از آن‌جا تیراندازی کنید، کمد وسایل شخصی دیگران را باز کنید و دزدی کنید، دانش‌آموزها را داخل کمد و سطل آشغال قرار دهید، مامورها مدرسه اذیت کنید، فوتبال و بسکتبال بازی کنید، با دستگاه‌‌های آرکید بازی کنید، به شهربازی بروید، حرکاتی زیبا با اسکیت‌بُرد و دوچرخه انجام دهید و توانایی‌های بسیار زیاد دیگری که در بازی گنجانده شده.

سیستم مبازه این بازی مانند بازی قبلی Rock Star یعنی The Warriors طراحی شده است. با فشردن کلید ضربدر حمله می‌کنید و با فشردن کلید مثلث حریف را می‌گرید و کتک می‌زنید. با گرفتن کلید L1 می‌توانید با شخصیت‌های دیگر صحبت کنید و مثلا آن‌ها را بترسانید و یا به جنگ و دعوا دعوت کنید و یا اصلا با آن‌ها خوش رفتاری کنید. قابلیت Charge Attack هم درنظر گرفته شده است که با نگاه‌داشتن هر کلید، ضربه‌ای قوی‌تر می‌زنید. برای یادگیری حرکات جدید باید به کلاس ورزش و یا پیش پیرمرد کارتن خواب پشت مدرسه بروید تا به جای ترانزیستور‌‌‌های رادیو‌‌هایی که پیدا می‌کنید و از شما می‌گیرد، حرکاتی جدید یادتان بدهد.

گرافیک بازی نیز بسیار قوی کار شده است و با توجه به فضای وسیع و مدل‌‌های زیاد در سطحی بسیار خوب قرار دارد و بافت‌های قوی در مدلها دیده می‌شود. برای پویانمایی شخصیت‌ها از Motin Capture استفاده شده است و شاهد پویانمایی‌هایی قو برای آن‌ها هستیم. صداگذاری بازی نیز قوی است. موسیقی‌های بازی که توسط ارکستر بزرگی نواخته شده است، متنوع هستند و هر موسیقی در زمان مورد نیاز نواخته می‌شود. صداگذاری شخصیت‌ها نیز با کیفیتی بالا انجام گرفته است و شاهد یکی از بهترین دوبله‌‌های شخصیت‌ها در بازی‌ها هستیم.

برای اتمام این بازی حداقل چیزی حدود پانزده ساعت زمان نیاز است که تا بیست ساعت نیز می‌تواند طول بکشد. Bully پس از این‌که از صدها فیلتر گذشت و در بسیاری از کشورها ممنوع شد و جنجال‌‌های زیادی خلق کرد، با موفقیتی بسیار خوب مواجه شد .درجه سنی این بازی Teen یعنی 13 سال به بالا اعلام شده است. که در آن بسیار کم الفاظ رکیک به گوش می‌خورد اما دیالوگ‌های بازی هنوز هم سنگین و خشن هستند. در کل امیدواریم این بازی را تهیه کنید و لذت ببرید و هر کاری را که در مدرسه‌های واقعی نمی‌توانید انجام دهید، در Bullworth Academy انجام دهید.

Manhunt 2

Manhunt 2
Manhunt 2
سازنده Rockstar Toronto
ناشر Rockstar Games
سبک بازی Modern Action Adventure
تاریخ انتشار Jul 10, 2007
پلتفورم PS2 | Wii | PSP
نویسنده MGS

چند سال پیش کمپانی راک استار یک شیطنت بزرگ انجام داد و بازی Manhunt را عرضه کرد که به دلیل خشونت بیش از حد مورد توجه بسیاری از گیمر ها قرار گرفت. این بازی در مورد یک فرد زندانی با نام James Earl Cash بود که تقریبا امید خود را از زندگی از دست داده بود. جیمز بازیچه ی کارگردانی با نام Starkweather قرار گرفته بود و تمام جرکات او توسط این فرد فیلمبرداری میشد و باید راه خود را از میان وحشیان و دیوانگان ادامه میداد. از مشخصه های این بازی می توان به خشونت بسیار بسیار زیاد آن باید اشاره کرد. با اینکه سبک بازی بصورت مخفی کاری بود ولی شخصیت بازی به طرز فجیعی با استفاده از آلات مختلف دشمنان را نابود میساخت و بازی پر از خون ریزی بود و البته این خشونت به مزاج بسیاری ها از جمله خود بنده بسیار خوش آمد و سبک زیبا و نوآوری هایی که آن زمان وارد این سبک نمود تحسین برانگیز بود. اما راک استار سر این بازی مورد سرزنش بسیار قرار گرفت و بار ها این بازی مسئولین این کمپانی پرطرفدار را روانه دادگاه های مختلف نمود اما باید دانست که راک استار را نمیتوان با دنیای کثیف و خشونت و... جدا دانست و عرضه بازی های موفقی مانند GTA ,The Warriors, Bully گواه بر این است. البته آخرین محصول آنها یعنی Table Tennis جدا از این مساله است. پروژه اصلی این کمپانی در سال جاری GTA IV است اما نمیتوان از Manhunt 2 نیز که بر روی PS2 ,PSP ,Wii حدود 1 ماه دیگر عرضه میشود چشم پوشید.

اولین چیزی که در این نسخه قابل توجه است سپرده شدن ساخت بازی به استدیو لندن راک استار است و سازنده این شماره دیگر rockstar North نیست، و بازهم یک درد همیشگی و آن این که عوض کردن سازنده به اثر لطمه وارد نکند! البته استدیو سازنده حرف هایی برای دفاع از خود زده است که حرف های آنها مبنی بر این است که آنها زمینه جدیدی را برای این بازی خلق خواهند کرد و خط داستانی تاریک تر و جذابتر از نسخه ی قبل میباشد. جالب است بدانید ساخت بازی از سال 2004 یعنی تقریبا بعد از عرضه شماره اول شروع شده است.

شخصیت اصلی داستان در این شماره عوض شده است و دکترجوانی با نام Daniel Lamb میباشد. او در 29 ام ماه می سال 1963 به دنیا آمده است، مانند تمامی انسانهای دیگر در زندگی خود به فکر رسیدن به آرزو های خود است و پیشرفت در کار خود را در الویت اول قرار داده است، دارای دو فرزند است و به همسر خود عشق می ورزد و البته کار خود را بسیار دوست دارد که باعث شده است با درآمدی که به دست می آورد زندگی خوبی داشته باشد. اما پروژه ای با نام رمزیه The Pickman Project توسط دکتر whyte که مدیر این پروژه در حال انجام است و دکتر لمب یکی از محققان اصلی این پروژه است که بر روی آن به همراه دیگران از جمله دکتر Pickman کار میکند. دکتر Pickman دارای مدارک عالیه در مورد داروسازی میباشد و در این پروژه شرکت دارد؛ ولی آیا وظیفه اصلی او چیز دیگری است؟ این پروژه شامل چه چیزی است؟ محققان در این پروژه بر روی ساخت سلاح هایی که بر روی اعصاب تاثیر گذار است کار میکنند و میتوان نام آنرا ساخت سلاح های عصبی گذاشت. دکتر Pickman وظیفه شناخت دارو و ترکیبات شیمیایی برای درمان و ساخت این پروژه را در دست دارد.

کارها به خوبی پیش میرود اما اتفاق بدی می افتد و سرمایه گذار اصلی این طرح دستور لغو این طرح را صادر میکند و دکتر Pickman دستور بسته شدن طرح را میدهد اما او با چندین تن از دانشمندان اصلی که یکی از آنها لمب است کار تکمیل آنرا بصورت مخفی انجام میدهد. لمب تمام تلاش خود را به کار گرفته است و خیلی مشتاق است تا حاصل کار خود را ببیند. سرانجام لمب به صورت داوطلب برای آزمایش پروژه دست به کار میشود و به بیانی ساده تر او خود را در این راه یک موش آزمایشگاهی میکند و تصمیمی میگیرد که زندگی او را 180 درجه میچرخاند! آزمایش پروژه شروع میشود اما کارها مانند برنامه و کاغذ پیش نمیرود و با یک اشتباه دکتر جوان دانیل لمب ضربه فنی میشود و پس از تست پروژه به تیمارستان Dixmore فرستاده میشود. این تیمارستان در واقع مرکزی برای بزهکارانی است که دارای بیماری هایی روانی هستند که تمامی کار های خلاف آنها به صورت غیر عمد در پرونده آنها ثبت شده است و این مرکز مکانی برای نگهداری آنها است و در واقع زندانی برای آنها میباشد. آثاری از آزمایش بر مغز دانیل دیده میشود که باعث می شود به او لقب دیوانه بدهند. اما دلیل اصلی فرستاده شدن او به این تیمارستان چیز دیگری است؟ توطئه هایی که پشت پرده بر علیه کارکنان این پروژه روی میدهد؟!

شش سال میگذرد و داستان اصلی بازی شروع میشود و به زمان حال میرسیم. شش سال زندگی در تیمارستان با آدمهای خطرناک دانیل را بسیار افسرده میکند و او همیشه یک فکر در ذهن آشفته ی خود دارد "فرار" و آیا اینکه هنوز زندگی او پا برجا مانده؟ آیا فرزندان و همسر او هنوز او را دوست دارند؟ روز ها میگذرد و دانیل لمب هر روز با این افکار عمر خود را میگذراند. اما در آن طرف داستانی شخصی با نام Leo Kasper نیز یکی از بازماندگان دیگر پروژه بوده است. او در 19 ژوئن 1972 به دنیا آمده است و بسیار جوان است اما او نیز با تهمت دیوانگی در تیمارستان زندانی شده است. در گذشته او یک مامور دولتی بوده است و به دلایلی که هنوز معلوم نیست وارد این پروژه شده بود.

الان که پروژه تموم شده است فرار برای این دو و کشف حقایق بزرگترین هدف می باشد. در یک شب بارانی و طوفانی بر اثر رعد و برقی که به ساختمان اصلی تیمارستان برخورد میکند برق قطع میشود و تمامی در های زندانیان که با قفل الکتریکی کنترل میشود باز می شود. در تاریکی پس از اینکه لمب چشمان خود را باز میکند یک جسد از مسئولین را با لباس سفید که آغشته به خون شده است را میبیند و البته یک سرنگ در دستان خود که قطره های خون از آن جاری شده است این صحنه دیوانگی لمب را به حد مرگ بالا میبرد و او نمیداند چه میکند و کیست و هدف او چیست؟ فقط یک چیز را در پیش روی خود میبیند درب زندان که در تاریکی نمایان است اما این درب مانند همیشه بسته نیست و بدون هیچ نگهبانی باز رها شده و یک شانس بزرگ پیش روی است که این شانس بزرگ وابسته یک انتخاب بزرگ است. انتخاب لئو و لمب فرار است، این دو با کمک یکدیگر پس 6 سال از کابوسهای خود رها میشوند و حالا هر دو به دنبال یک هدف مشترک هست یعنی کشف حقایق و پیگیری موضوع پروژه The pickman. البته هدف لمب پیدا کردن همسر و فرزندانش نیز است. البته این 6 سال به کل مغز او را شستشو داده است و خاطرات مبهمی از گذشته دارد حتی او دیگر مطمئن نیست که آیا خانواده اش واقعی است یا زاده تخیل اوست ولی اما با این ذهن آشفته به راه خود ادامه میدهد... .

داستان این شماره واقعا زیبا و به دور از داستان های کلیشه ای و بسیار جنجالی است و وجود دو قهرمان در داستان یعنی لئو و لمب آنرا مهیج تر میکند. (البته از بخش داستانی لئو چیزی فاش نشده است برای همین زیاد در مورد او و خط داستانی در مورد او اطلاعاتی در دست نیست) در یک نتیجه گیری کلی با یک داستان جنجالی روبرو خواهید بود، البته قهرمان اصلی داستان دانیل است.

گیم پلی بازی از همان حالت شماره 1 بهره میبرد و سبک اصلی آن مخفی کاری خواهد بود البته تغییراتی داشته است که به آنها اشاره خواهیم کرد:

مانند تمامی بازی سبک اکشن مخفی کاری سایه ها و تاریکی نقش حیاتی برای شما ایفا میکنند و در این بازی نیز شما باید خود را از دید دشمنان مخفی کنید و سایه ها و گوشه های دیوار ها و اشیا و ... بهترین گزینه برای این کار خواهد بود. البته شما میتوانید با از بین بردن لامپ ها و یا خاموش کردن آنها محیط را تاریک کنید. یکی از حرکات جالبی که دانیل میتواند انجام دهد سینه خیز رفتن و بالا رفتن از اشیا است که در نسخه قبل کمبود آن حس میشد. مانند نسخه قبل یک رادار صدای های ایجاد شده توسط شما را نشان میدهد به طوری که کوچکترین صدا ها مانند راه رفتن و یا خشاب گذاری اسلحه یا نفس نفس زدن کاراکتر ایجاد صدا میکند. شما همچنین با تولید صدا های بلند تر مانند مشت زدن بر دیوار یا شکستن شیشه و ... میتوانید دشمنان را گمراه سازید. البته در نسخه PS2 این بازی با استفاده از هدست میتوانید صدا تولید کنید تا دشمنان را گمراه کنید.

مانند نسخه قبل شما هنگامی که پشت دشمن میروید دارای سه راه برای کشتن برای هر اسلحه هستید که هر راه به مراتب از دیگری وحشیانه تر است و مانند نسخه قبل با نگه داشتن کلید حمله میتوانید بین این سه نوع حمله یکی را انتخاب کنید. حالت اول نشانه به رنگ سفید است که در این حالت سریع میتوانید دشمن را بکشید و در حالت دوم نشانه زرد میشود که باید 3 ثانیه کلید را نگه دارید و در حالت اخر که نشانه قرمز میشود باید 6 ثانیه کلید را نگه دارید که اگر چنین عملی را انجام دهید هم لذت بیشتری خواهد داشت و جایزه بهتری میگیرید.

در بازی شما دارای اسلحه های زیادی هستید که مهم ترین آنها سلاح های گرم است که شامل کلت و شاتگان و تک تیرانداز و یوزی و مگنوم و flare Gun و ... میباشد که البته نسخه Wii این بازی دارای 3 اسلحه انحصاری با نامهای Stright Razor و Mace و Broken bottle است که به ترتیب تیغ ریش تراشی و گرز و بطری شکسته است. البته اسلحه های سرد دیگری مانند شیشه و چاقو و ساطور و پاکت و خودکار و سرنگ و باتوم و داس و ... نیز حضور دارند که هر کدام از آنها به طور جالبی استفاده میشود و هر کدام دارای سه درجه برای کشتن دشمنان میباشند. در نسخه Wii با توجه به قابلیت آن باید حرکت مطابق با آنچه که هست انجام شود و در نسخه PS2 ,PSP با زدن کلیدها این کار را باید انجام داد. مطمئنا انجام این بازی با Wii باید بسیار لذت بخش باشد.

یک حالت دیگر که به این شماره اضافه شده است استفاده از عوامل موجود در محیط برای کشتن دشمنان است به طور مثال اگر یکی از آنها کنار فیوز برق باشد میتوانید سر او را گرفته و داخل فیوز بکنید و یا میتوانید سیم تلفن را دور گردن او بپیچید یا میتوانید آنها را از ارتفاع به پایین هل دهید. از این گونه مثالها زیاد است که باعث شده است که در گیم پلی بازی تنوع خوبی ایجاد کند.

با اینکه اشیای زیادی برای استفاده در نبردها دارید اما تعداد مشخصی از آنها را میتوانید حمل کنید و محدودیت برای وزن اشیا در نظر گرفته شده است. البته یکی از اشیایی که همیشه همراه دانیل و لئو خواهد بود چراغ قوه ی اوست که در تاریکی ها بسیار به او کمک میکند. هر اسلحه ی دارای درجه ای است که نشان دهنده ی سلامت آن اسلحه است. به طور مثال یک چوب بیسبال بعد از چندین ضربه میشکند و دیگری قابل استفاده نیست.

دشمنان در این نسخه بسیار با هوش تر از قبل هستند و کمی رفتارهای آنها دینامیک است یعنی بسته به موقعیت تغییر میکند و اگر آنها را با صدا به بازی بگیرید حتما دنبال منشا صدا میگردند تا آن را پیدا کنند. در نبردها نیز به صورت تیمی شما را محاصره میکنند و با شما میجنگند. یکی از کارهای جالب استفاده از چراغ قوه است و البته ورود به سایه ها و تاریکی ها یکی دیگر از عوامل جذاب است به این صورت که اگر دانیل یا لئو در همان منطقه باشند برای شناسایی نشدن توسط دشمنان یک مینی گیم کوچک را باید انجام دهید به طوری که دکمه هایی بر روی صفحه ظاهر میشود و شما باید آن ها را بزنید تا مخفی گاه خود را نگه دارید.

در کل گیم پلی بازی مانند قبل است و فقط جزییات به آن اضافه شده است و البته اشکالهای آن برطرف شده است و با اضافه شدن چند المان و نوآوری های خاص جذابتر شده است.

در مورد گرافیک بازی باید بگوییم که: بازی در برابر کنسول های نسل جدید حرف خاصی برای گفتن ندارد و بر روی PSP دارای گرافیک قابل قبولی است اما نسخه PS2 , Wii آن چنگی به دل نمیزد و بافت های ضعیف و مدل های بی کیفیت بدترین چیزی است که به چشم می آید ولی نورپردازی ها نسبت به دیگر مشخصه ها بهتر کار شده است و در این میان نسخه Wii دارای گرافیک قابل قبول تری است. البته راک استار اعلام کرده است که سعی کرده اند تا از قدرت Wii به خوبی استفاده کنند.

صداگذاری بازی بر عکس گرافیک آن خوب است، چون صدا یکی از تاثیر گذار ترین عوامل بر گیم پلی است و به آن بسیار توجه شده است و صدای تمامی اشیا به خوبی صدابرداری شده و صدای جیغ و خنده و ... دشمنان بسیار واقع گرایانه است و voice acting نیز در حد بسیار خوبی قرار دارد و با لهجه های خیابانی ادا میشوند و با توجه به مشخصه ی همیشگی بازی های راک استار پر از الفاظ رکیک و صحنه های ناپسند است به اضافه خشونت بالا که باعث شده است این بازی درجه AO یعنی فقط برای بزرگسالان را نصیب خود کند.

همین عوامل باعث شده است تا آنتی گیمر معروف جک تامپسون دوباره محصولات راک استار را سوژه ی کار خود قرار دهد و با عرضه این بازی ها مبارزه کند و دادگاه های بسیار برای Manhunt 2 و GTA IV تشکیل داده است اما هنوز کاری از پیش نبرده است.

در کل Manhunt 2 در مقابل بازیهای بزرگ نسل حاضر حرف خاصی برای گفتن ندارد البته گیم پلی و داستان زیبای آن میتواند کسانی که این سبک و خشونت دوست دارند راضی نگه دارد.

God of War II

 God of War II
God of War II
سازنده SCEA
ناشر SCEA
سبک بازی Action Adventure
تاریخ انتشار February 2007
پلتفورم PS2
نویسنده MGS
آرس دشمنم رو نابود کن و زندگیم از آن توست.
یاد چه می افتادید این جمله ای است که کریتوس به خدای جنگ یعنی Ares هنگامی که در مقابل فرمانده باربریان ها درمانده شده بود گفت.


در مارس 2005 بود که یک بازی جنجال آفرین پا به بازار گذاشت آن طور که شاهد بودیم هیچ کسی فکر نمیکرد که روزی این بازی به چنین موفقیتی برسد و محبوب همگان شود و به یکی از عنوان های برگزیده Ps2 و سونی تبدیل شود.سخن ما در مورد بازی God Of War است.بازی اکشن/ادونچری که در سبک خودش به گفته بسیاری ها بهترین است و بازیهایی مانند Devil May Cry - Ninja Gaiden - prince of persia و... در برابر آن حرفی برای گفتن ندارند.
جهت دریافت اطلاعات کامل درباره نسخه اول بازی به این
لینک مراجعه کنید.

تاریخچه بازی God Of War:
بازی GOD OF WAR علاوه بر اینکه داستان بسیار زیبایی داشت که آمیخته ای از اساطیر یونان و تخیل نویسندگان بود.داستان به نحو زیبایی خدایان را به تصویر میکشید و توانست اساطیر یونان را به شکل زیباتری بیان کند و کسانی که به اساطیر علاقه داشتند و یا نداشتند به خود علاقه مند کرد.
GOW یک افسانه بود که توانست بهترین استفاده را از کنسول PS2 ببرد و با استفاده بهینه از سخت افزار توانست برترین گرافیک نمایش دهد.با بهترین دوربین در بین بازیها توانست خود را بیشتر مطرح کند.موزیک بازی که به عنوان موزیک برتر سال برگزیده شد و با ارکستر های بزرگ نواخته شده بود که همگی آنها حال و هوایی اساطیری و تاریخی داشتند.اما شیوه مبارزه این بازی اسطوره ای بود و کسانی که کنترلر PS2 را در دست گرفتند خیلی سخت توانستند از آن دل بکنند.به طور مثال هنگام حمله شما بسته به قدرت آن با استفاده از VIBRATION حس قدرت را القا میکرد و هر چقدر ضربه محکم تر بود دسته با قدرت بیشتر میلرزید و حرکات کاراکتر در مقابل عوامل بازی واقعا با کنترل بازی تطابق داشت و میتوان گفت این تطابق صدا گذاری و کنترل و VIBRATION و افکتهای گرافیکی در هیچ بازی دیده نشده بود و 50 درصد گیم پلی بازی وابسته به این سازگاری عوامل بود و آن طور که ما دیدیم هیچ کسی از داستان و گرافیک و صداگذاری و گیم پلی این بازی بد نگفته است و این حاصل تلاش نابغه ای به نام David Jafe یکی از خلاقترین بازیسازان است.


حدود 1 سال پیش بود که شایعه هایی مبنی بر ادامه بازی GOW بر روی کنسول قبلی بود که با اعتراض بسیاریها همراه بود .چرا این بازی نباید بر روی PS3 ساخته شود؟ همگان منتظر بودند که سونی اعلام کرد که این بازی بر روی PS2 عرضه میشود و جالب تر از همه بعد از ورود PS3 به بازار.شاید این اقدام سونی برای این بود که بگوید هنوز PS2 را زنده نگه داشته است و شاید میخواسته است کمی به کسانی که پول ندارند تا PS3 بخرند دلخوشی بدهد.
در شماره قبل شاهد بهترین انیمشنهای کاراکترها در گیم پلی و میان صحنه بودیم سرپرست انیماتورهای حرفه ای و سرپرست طراحان این گروه مرد جوان و خوش چهره ای با نام Cory Barlog است که بسیار آدم پر جنب و جوشی است.کار او را در شماره اول دیده ایم تمامی انمیشنهای حرکتی عالی کار شده بودند همچنین انمیشنهای میان پرده ای یعنی CG Movie ها کاملا حرفه ای طراحی شده بودند. و طراحی هیولاها و محیط ها به بهترین نحو انجام شده بودند.در مصاحبه هایی که از او بعد ها به انجام رسید معلوم شد که بسیار به این قضیه بها داده است به طور مثال در جایی اشاره کرده بود هنگامی که بر روی انیمیشنهای میان پرده ای کار میکرده هنگامی که به صحنه ی معروف دهکده کوچک که خانواده کریتوس زندگی میکرده رسیده است بسیار تلاش کرده است. اگر بیاد داشته باشید در آن موقع در جلوی چشمان کریتوس قدرت آرس نقش بسته بود و او کورکورانه دستورات او را اجرا میکرد و کریتوس با لشگر کوچکی به دهکده رسید و او با مشعلی که بر دست داشت سپاهیانش را به به جنگ تشویق میکرد در همین موقع کریتوس مشعل را پرتاب میکرد و در این موقع مشعل و شعله های آتش در هوا دارای حرکات متعددی از حمله حرکت ارتعاشی و انتقالی بوده اند.کوری در مورد طبیعی جلوه دادن حرکات میگفت که بسیار مدل های واقعی را در شب آزمایش کرده است و روزهای زیادی بخاطر وسواس زیاد بر روی این قسمت کار کرده است تا بهترین حالت ممکن را پدید آورد. و ما با مشاهده ی این صحنه به اوج هنر انیمیشن پی بردیم. اما نکته ای خارج از بحث که به ذهنم رسید تا برایتان بنویسم این است که صنعت بازیسازی دارای همه چیز میباشد از موسیقی و داستان و تخیل و صداگذاری و انیمشن گرفته تا هزاران چیز جزیی که هر کدام دست به دست هم دادند تا این صنعت را در همه زمینها به بهترین تبدیل کنند.


اما چه لزومی داشت تا آقای کوری را خدمتتان معرفی کنیم باید بدانید که DAVID JAFE در این شماره کارگردان نیست بلکه بر روی ساخت بازی نظارت دارد و کارگردان این شماره CORY BARLOG میباشد و این موضوع کمی گیمرها را نگران کرده است آیا GOW بدون JAFE باز هم موفق میشود؟ لازم است بدانید که DAVID JAFE بر روی اخرین شماره از این سه گانه بر روی کنسول PS3 کار میکند و نقش کارگردان شماره سوم را دارد و به گفته ی خودش بازی خواهد ساخت که از همه نظر مثال زدنی باشد فعلا زود است بهتر است به شماره دوم بپردازیم:
در شماره قبل دیدیم که کریتوس به دستور خدایان آرس را نابود کرد و خدایان او را به عنوان خدای جنگ اصلی انتخاب کردند و بر تخت خدای جنگ تکیه زده و به یکی از 12 اولمپ نشین تبدیل شد در حالی که خدا نبود بلکه خدازاده بود یعنی یک رگ او از خدایان و رگ دیگرش از انسان است.البته این موضوع را فقط او میداند. کریتوس کمی در کارخود لغزش نشان داد و کمی به مردم ظلم کرد و جنگ را رواج داد.نشستن کریتوس بر تخت خدای جنگ در میان خدایان برای بعضی ها ناگوار و برای بعضی ها خوشحال کننده بود.ناگوار برای اینکه آنها چشم آن را نداشتند که مامور 10 ساله آنها روزی همتا آنها شود و خوشحال از اینکه از شر آرس منفور راحت شده اند. البته اینکه یک فناپذیر میان آنها است مشکلات زیادی را بوجود اورده است و رقابت و جنگ سختی بین خدایان روی میدهد و همگی آنها دوست دارند تا بر دیگران حکم برانند زیرا دیده اند یک انسان تا به این حد پیش آمده پس چرا آنها نتوانند در مقامی مانند زئوس خود را ببینند و البته کمی هم به داستان فوق العاده زیبای زئوس و پدرش کرونوس نیز اشاره دارد که چگونه زئوس توانست بر حکومت تایتان ها خاتمه دهد ... به هر این رقابت که میان خدایان رخ داده نتیجه ای در بر ندارد به جز اینکه کریتوس از تخت سلطنت رانده میشود و از کوه اولمپ ترد میشود.کریتوس که موقعیت خود را خطرناک دیده و امیدی در زندگی به جز مقام خدای جنگ ندارد تصمیم میگیرد تا دوباره مقام خود را بازپس گیرد.به هرحال کریتوس بعد از کمی تفکر در میابد که همه چیز دست سرنوشت است اما چرا سرنوشت؟ اگر با اساطیر یونان آشنا باشید میدانید که منظور ما Sisters of Fate است یعنی خواهران سرنوشت.زیرا خدایان این سه خواهر را مامور کرده اند تا سرنوشت آدمیان را رقم بزنند.


اگر بخواهیم این سه خواهر به شما معرفی کنیم باید بگوییم که:آنها به نام های موارها یا پارکای نیز در اساطیر شناخته میشوند.آنها در معبد سرنوشت در جای نامعلومی میزیستند.هزیود شاعر یونانی آنها را به این گونه وصف میکند که آنها صفات نیک و بد را به آدمیان میداند و سرنوشت و فطرت آنها را رقم میزدند:اینها سه نفر بودند.کلوتوی ریسنده نخ و ریسمان زندگی را میریسد دومی آنها لاکزیس که معنای اسمش بخشنده سرنوشت است که سرنوشت هر انسان را معین میکرد و سومین آنها آتروپولیس که قیچی مرگ یا قیچی هراس انگیز را در دست دارد و هنگام مرگ هر فرد نخ یا ریسمان زندگی هر فرد را قطع میکند.
کریتوس میبیند که سرنوشت او به دست موارها رقم خورده بنابراین تصمیم میگیرد تا به معبد سرنوشت(Temple of fate) برود این معبد به گفته ی بعضی محل نامعلومی دارد اما بسیاری میگویند که در لبه دنیا به دنیای زیرین قرار دارد یعنی دقیقا محل مرز جدایی فرمانروایی زئوس و برادرش هیدیز(Hades) این سه خواهر به جز خدایان بر تمامی انسانها متسلط هستند.(البته در یکی از داستان های اساطیری نوشته شده است که یک شخصی برای دیدن و زنده کردن معشوقه اش پس از تلاشهای فراوان پهلوی این سه خواهر میرود اما موفق نمیشود و در نهایت خود او هم میمیرد البته این داستان با فراز و نشیب هایی که دارد بسیار زیبا نگاشته شده است که در این جا توضیح آن نمیگنجد)کریتوس راه سختی در پیش دارد حتی سخت تر از سفر اول.زیرا در این سفر عده ای از خدایان او را حمایت نمیکنند و به گونه ای نزد آنها منفور است و تنها عده ای از خدایان مانند زئوس و آتنا او را یاری میدهند.دشمنان در این راه کریتوس بسیار سرسخت هستند.کریتوس هدف دیگری نیز برای دشمنی با این سه خواهر دارد یعنی سرنوشت گذشته ی او که به دست این سه خواهر رقم خورده و شاید بتواند این قسمت از اتفاقات را از زندگیش پاک کند؟اما اگر کریتوس بخواهد با آنها به دشمنی برخیزد ممکن است که نخ زندگی او قطع شود؟آیا ممکن است کریتوس دوباره از قدرت خاصی برای غلبه بر آنها استفاده کند؟و شاید میخواهد از در صلح و دوستی با آنها وارد شود؟.چیز یکه برای ما مسلم است این است که کریتوس میخواهد سرنوشتش را تغییر دهد و به آرامش برسد.
آن طور که دیدید داستان نویسان سنگ تمام گذاشته اند و با دخالت در اساطیر داستانی حماسی و فوق تصور خلق کرده اند . این بازی میتواند بیش ر از پیش سونی را نزد ما محبوب سازد و این بازی میتواند جواب دندان شکنی به کسانی باشد که فکر میکنند سونی برای PS3 کم کاری کرده است و بازی آنچنان خوبی برای کنسولهای خود نمیسازد ولی این را بدانید که سونی همیشه با گیمرها بوده!


اما هنگامی که کارگردان یک بازی عوض میشود همگان دلهره دارند که ایا خاطره ی بد بازیهایی مانند DRIVER 3 ,DEVIL MAY CRY 2 تکرار میشود اما کوری بارلوگ کارگردان این شماره و سرپرست طراحان شماره قبل اظهار دارد که در این شماره نقاط قوت GOW بهتر از قبل میشود و نقاط ضعف برطرف میشود و به بهینه سازی آنها پرداخته میشود البته او در شماره قبل به این بازی بسیار نزدیک بوده و کارش بسیار خوب بلد است و اظهاراتی که دارد به ما نوید میدهد که با یک ادامه قوی ملاقات خواهیم کرد.
دوربین در شماره قبل بسیار عالی عمل کرده بود. دروبین بصورت پویا حرکت میکرد و تمام صحنه ها و جزییات را نشان میداد و در زوایای بسیار عالی ثابت میشد و شاهد بهترین نوع دوربین در این سبک بودیم به طوری که حتی یک مشکل هم ایجاد نمیکرد در این شماره دوربین بازی بسیار پیشرفت کرده و سیستم آن مانند قبل است و از این بابت خیالمان راحت است.و مانند قبل تسلط بر کنترل ندارید.
کنترل بازی بر روی کنترلر PS2 روانترین کنترل بود و انطور که سازندگان ادعا کرده بودند حتی کسانی که دفعه اولشان است که این کنترل را بر دست میگیرند با آن احساس راحتی میکنند.در این شماره اشکالات جزئی این کنترل رفع شده است. و شاهد یک کنترل ساده و روان هستیم و البته تغییراتی داشته است و کماکان منتظریم که ببینیم این تحولات چگونه بوده است؟!
اسلحه کریتوس یعنی BLADE OF CHAOS که توسط خدای اهنگری یعنی هفااتئوس ساخته شد بر دستان او هنوز جای دارند.البته در آخر بازی این اسلحه توسط آتنا به BLADES OF ATHENA'S تغییر کرد که دارای قدرت آتنا شد.حرکات و فنون جدید برای این اسحله تعبیه شده است البته حرکات و فنون قبلی هم حضور دارند البته نمیداینم آیا تمامی حرکات حضور دارند یعنی آن دسته که با اپگرید کردن به دست می آمد؟ به هر حال در این شماره هم این اسلحه قابل ارتقا است و به عنوان یار وفادار کریتوس همیشه بر دستان اوست.
سیستم مبارزه بازی را میتوان در این سبک به عنوان بهترین سیستم مبارزه نام داد و کاملا آزاد و جذاب است و به طوری اعتیاد آور است زیرا اصلا تکراری نمیشود و آنقدر حرفه ای طراحی شده است که اشکالی بر آن وارد نیست.در این شماره سعی شده است دست گیمر باز باشد و ازادانه تر نسبت به قبل تصمیم بگیرد و در محیطها و شرایط ویژه با استراتژی عمل کند.اگر بازی DEVIL MAY CRY:DANTE'S AWAKING را بازی کرده باشید حسن آن را به یاد دارید یعنی به راحتی میتوانستید در هر موقع در گیم پلی که خواستید دو شمشیر و دو تفنگ خود را عوض کنید و با ترکیب آنها ضربات ویژه ای را به نمایش در بیارید د.در شماره اول با اینکه کریتوس در میان بازی اسلحه BLADES OF ARTHEMIS بدست میاورد که با استیل مبارزه اسلحه اصلیش تفاوت داشت و برای بعضی مواقع بسیار بهتر عمل میکرد ولی برای تعویض کردن باید ابتدا حملات را متوقف میکردید تا آنها را تعویض کنید در این شماره به راحتی میتوانید در بین حملات آنها تعویض کنید و چند ضربهای زیبایی پدید اورید.در هنگامی که یک حمله اجرا میشود به راحتی میتوانید با زدن چند کلید آن را متوقف کنید و حرکت دیگری را اجرا نمایید.یکی از حرکات زیبا ه کریتوس بدین گونه است او دست راست خود را بالا میبرد و و میچرخاند و به واسطه ی این چرخش اسلحه او به دور او میچرخد و هرکسی که اطراف او باشید آسیب میبیند.زیباست مگر نه این حرکت موقعی زیباتر میشود که کریتوس دو دست خود را میچرخاند و حرکت میکند.
کریتوس در این شماره دارای جادوها و اسلحه ها و آیتم ها و قابلیت های جدیدی شده است که به معرفی آنها خواهیم پرداخت:


کریتوس در بعضی مواقع میتواند جای خاصی را بر روی دیوار با اسلحه خود بگیرد و تاب بخورد و به طرف دیگر بپرد و راه جدیدی را باز کند بوسیله ی این تکنیک میتواند بعضی از اشیا را بگیرد و به خود نزدیک کند.و به عنوان یکی از المان های پلتفورمینگ بازی بکار خواهد رفت.
کریتوس قابلیت دیگری نیز دارا شده و آن IKARUS WING است که به معنای بالهای ایکاروس است.ایکاروس یک نوع عقاب د راساطیر است.اگر نسخه اصلی GOW که بر روی DVD 9 گیگاباتی رایت شده است را دارا باشید در قسمت فیلمهای جایزه شما سیر تکاملی ساخت این بازی را خواهید دید که در همان دمو مشاهده خواهید کرد که قرار دادن این بالها برای کریتوس در آن زمان به عنوان ایده بود که الان عملی شد.کریتوس به وسیله این بالها میتواند مدت کمی در هوا معلق بماند و به گونه ای پرواز کند.و میتوانید با تاب خوردن و بالهای ایکاروس از موانع بگذرید.البته این بالها برای مدت کمی او ر ادر هوا نگه میدارد.
ایتم دیگر GOLDEN FELLECE است که یک شی فلزی به شکل سپر است که کریتوس بوسیله آن میتواند اشعه چشمان گورگونها را برگشت دهد.گورگونها موجوداتی بودند که موهای آنها مار بود و اگر کسی به چشمان آنها نگاه میکرد به سنگ بدل میشد.کریتوس با این آیتم میتواند آنها را به سنگ تبدیل کند این آیتم برای بعضی معماها کاربرد دارد.
اسلحه دیگری که کریتوس دارد یک تیر کمان است که نام آن WIND BOW که تیرهایی مانند صاعقه شلیک میکند و میتوانید دشمنان را از دور بزند ابته این اسلحه در قسمت جادوها جای میگیرد که احتمالا از خدایی مانند ارتمیس دریافت کرده است زیرا در اساطیر آرتمیس خدای شکار دارای تیرکمان جادویی است. البته این در حد یک حدس است.این اسلحه مزیتی که دارد این است که اجازه میدهد هنگام حرکت هم شلیک کنید.این تیر کمان به رنگ نقره ای است و در اساطیر ارتمیس را با یک تیر و کمان نقره ای مبینیم.لازم است بدانید ارتمیس دختر زئوس و خدای شکار است.


جادوی دیگر WIND HARPOON است که یک گردباد است که میتواند دشمنان را به هوا بفرستد و به آنها صدمه بزند این جادو هنگامی که محاصره شده اید بسیار کارساز زیرا میتوانید سیل عظیم دشمنان را از خود دور کنید.ممکن است ائولوس یعنی خدا و نایب السلطنه چهار باد اصلی این جادو را به کریتوس داده باشد.
جادوی دیگری که کریتوس دارا است جادوی یخ است که کریتوس هنگام استفاده دو دستکش بر دستانش میکند و با آن یخ شلیک میکند و آنقدر قدرت این جادو بالا است که دشمنان را به عقب پرتاب میکند و یا آنها را یک ضرب از بین میبرد و یا آنها را تبدیل به یخ میکند.
یک آیتم دیگر وجود دارد که شبیه به چشم یک CYCLOB است.سایکلاب ها موجوداتی هستند که دارای یک چشم هستند و دارای هیکل بزرگ هستند و شبیه به غول هستند.هنوز معلوم نشده است که این آیتم به چه دردی میخورد.
هنوز تعداد جادوها مشخص نشده است ولی چیزی که مشخص شده این است که تمام آنها جدید هستند و جادوهای شماره قبل در این شماره حضور ندارند و تعداد اسلحه ها دیگر کریتوس مشخص نشده و به جز BLADE OF ATHNA'S چیزی در دستان کریتوس ندیده ایم.البته های ایتم های فرعی هم مشخص نیستند.
در این شماره سازندگان قسمت پلتفورمینگ را پیشرفت داده اند و سعی کرده اند بیش از پیش به آن توجه کنند و تعدادی زیادی از معماها بازی مانند بازیهای پلتفورمینگ حل میشود و برای عبور از بعضی از موانع باید خصوصیات معروف این سبک را اجرا نمایید و قابلیتهایی مانند تاب خوردن و اویزان شدو و بالهای ایکاروس حاصل آن است.البته میتوان گفت که تا به حد کافی به این قضیه توجه کرده است و به بازی لطمه زده نشده.
قسمت ادونچر بازی ها مانند قبل دارای معماهای زیادی است که اکثرا با سرعت عمل و فکر و قدرت و... حل میشود و این معماها بازی را از یکنواختی در می آورند و از درجه سختی قابل قبولی برخوردار هستند و اکثرا برای بدست اوردن ایتمی یا عبور از مانعی یا کشتن دشمنی بکار میرود.


BOSS FIGHT های بازی هم ارتقا داده شد و تعداد انها نسبت به قبل بیشتر شده و به قول تمامی گیمرها غولهای جذابی برای بازی در نظر گرفته شده است که هر کدام سبک مبارزه ی خاصی دارند و عده ای از انها را باید با کلک های خاصی باید از بین برد.در تریلرهایی که آنها به نمایش در آمده اند چندین تن از آنها را دیده ایم:یکی از آنها یک گورگون بزرگ به نام EYURAL GORGON است که شبیه تمامی گورگون ها است ولی کمی چاقتر و بزرگتر است.یکی دیگر غول معروف در اکثر بازیها است یعنی یک نوع سربروس. نمیدانیم آیا سربروس اصلی که زیر سلطه ی هیدیز نگهبان در ورودی دنیای مردگان را میدهد کی به جنگ می آید تا ببینیم کریتوس هم میتواند مانند هرکول او را شکست دهد.غول دیگر یکی از فرمانده هان بارباریان ها است اما چیزی جالبی است این است که او چیزی حدود 10 برابر کریتوس هیکل دارد معلوم نیست چگونه این قد را پیدا کرده شاید مانند کریتوس در شماره قبل از جعبه ی پاندورا استفاده کرد یا شاید کریتوس کوچک شده.البته او ابتدای مبارزه سوار بر اسبش است که کریتوس که اسبش را از بین میبرد پیاده با کریتوس میجنگد.البته امکان دارد این بارباریان همان فرمانده لشگر بارباریان در شماره 1 باشد که از دنیای مردگان بازگشته.که بسیاری بر این عقیده اند.
یک احتمال یا بهتره بگوییم شایعه وجود دارد آن هم این است که کریتوس پس از شکست فرمانده ی بارباریان پتک جنگی او را بردارد و به عنوان یکی از اسلحه های او شود اگر اتفاق بیفتد واقعا جالب میشود که این پتک را کریتوس با حرکت آرام به بالای سرش ببرد و با قدرت بر سر دشمنان بکوبد.امکان دارد این اتفاق بیفتد.
یکی از شیوه های مبارزه که GOW اختراع کرد این بود که شما ممکن بود دشمن را بگیرید و کریتوس روی آنها یک فن زیبا انجام دهد وشما با چشمان بهت زده ان را تماشا کنید. به طور مثا هنگام مبارزه با هایدرا که بین آرواره ها او قرارمیگرفتید کریتوس حرکتی انجام میداد که نا خود آگاه بر لبان هر کس جمله ای از شگفتی جاری میشد.حالت دیگر این بود که هنگام این صحنه ها به نمایش در می آمدند دکمه هایی بر روی صفحه ظاهر میشدند که با زدن آنها این صحنه ها ادامه میافت که علاوه بر GOW در میان پرده های RESIDENT EVIL 4 و بزودی در ابر بازی HEAVENLY SWORD شاهد خواهیم بود که این بازی بر روی PS3 ظاهر میشود و میتوان بعد از MGS به عنوان برجسته ترین بازی ps3 نام برد.از بحث خارج نشویم.این انیمشنها که شما در آنها فن های را ادا میکردید در این شماره حضور دارند و سیستم آن مانند قبل است اما نسبت به قبل بسیار زیبا تر شده است و اولین چیزی که چشم من را در تریلرها گرفت همین انیمیشنها بود که واقعا حرفه ای طراحی شده اند به طور مثال کریتوس آنقدر زیبا چشم سایکلاب را در می آورد که خشم تمام وجودتان را در بر میگیرد.واقعا این انیمیشنها زیبا طراحی شده اند .در مورد دکمه هایی که رو ی صفحه ظاهر میشوند باید بگوییم که بصورت رندوم است و گاه ممکن است که دو کلید را با هم فشار دهید.مطمئن باشید یکی از نقاط برتر GOW همین صحنه های زیبا و جذاب است که بسیاری از بازیها از آن محرومند.هنگامی که جنگجوی ما سر یک دشمن را از بدنش با یک مکث و قدرت خاصی جدا میکند واقعا جذاب است مگر نه؟
محیطهای بازی اکثرآ مانند قبل در قالب جنگل ها و بیابان ها و معبد ها و ساختمان های قدیمی و محیطهای اساطیری حلاصه میشوند. و بسیاری از مکانهای اساطیری که در کتابها خوانده ایم را در این بازی خواهیم دید به طور مثال معبد سرنوشت.البته های مکانهای شماره اول هم در بازی حضور دارد و ممکن است که گذرتان به آن مکانها بیفتد و بعضی از کاراکتر هایی که برایتان چهره شان آشنا است را ملاقات کنید.
در مورد دشمنان باید بگوییم عده ای از آنها مانند گور گونها و سایکلاب ها و سنتورها مانند قبل حضور دارند البته تعدادی از آنها که لشگر آرس بوده اند با مرگ او نابود شده اند اما تعدادی از آنها مانند آنهایی که نام بردیم همه جا هستند اما موجودات جدیدی اضافه شده اند.یکی از آنها IMP ها هستند که موجودات کوچکی هستند که دو تبر را در دست دارند و بسیار سریع حرکت میکنند.و با تبر بر شما ضربه میزنند کریتوس در یکی از صحنه ها تبر آنها را میگیرد و بر پیشانی انها میکوبد.اما گاهی ممکن است انها سوار سایکلاب ها یا سربروس ها شوند و آنها را هدایت کنند و زمام دار آنها باشند و باید هر دوی انها از بین ببرید ممکن است تعدادی از آنها در میان مبارزه بر یک سربروس سوار شوند و کارشما را سخت تر کنند.
گروه دیگر اسکلتهایی هستند که یک شمشیر بر دست دارند و گاهی اوقات که آنها را میزنید بر زمین می افتند و میشکنند اما ممکن است که این یک فریب باشند آنها خود را دوباره باز می یابند و به شما حمله میکنند.


هوش مصنوعی دشمنان هم بهبود یافته است و اشکالات جزئی شماره قبل رفع شده است.
یکی از صحنه های واقعا زیبا تریلرها نبرد آسمانی بود که کریتوس بر اسب افسانه ای و پرنده یعنی PEGASUS نشسته بود.بگذارید پگاسوس رابه شما معرفی کنید پگاسوس اسب دختری به نام بلرفون است به او پگاز هم گفته میشود.پگاسوس زمانی متولد شدکه پرسئوس گورگون را کشت.عده ای میگویند که اسب بالدار هنگامی که پرسئوس گورگون را کشت از سر بیرون جست و عده ای میگویند که از خون گورگون که بر زمین چکید به دنیا آمد.این اسب صاعقه زئوس یعنی همان ZEUS'S FURY که در شماره اول به عنوان یکی از جادوها بود را حمل میکرده است.این اسب مانند باد پرواز میکند.ومطمئنا داستان پگاسوس و بلرفون و کشتن کیمائرا که یک موجود بود با بدن بز و سر شیر و دم اژدها که از آن اتش شلیک میکرد یکی از داستان های زیبا و بیادماندین اساطیر است.اما بلرفون کمی جاه طلب بود و میخواست با پگاسوس به سوی کوه اولمپ برود ولی پگاسوس او را بر زمین انداخت و تا وقتی که بلرفون زنده بود به خاطر کارهای ناشایست گذشته و این کار او مورد نفرت بود و تنهایی به سفر پرداخت تا مرد.پگاسوس از آن به بعد در اصطبل زئوس تیمار میشد و به بهترین اسب کوه اولمپ تبدیل شد و هنگامی زئوس میخواست صاعقه اش را بکار بیندازد از او استفاده میکرد.به هرحال کریتوس در قسمتی از بازی سوار بر او است و با دشمنانی که سوار بر GRIFFON هستند گریفونها موجوداتی هستند که نیمه بدنشان شیر و نیمه بدنشان عقاب است.کریتوس بر روی آنها میپرد و با سوار آنها مبارزه میکند و در آخر بال آنها را قطع میکند.بسیاری ها با دیدن این صحنه بسیار مشتاق شده اند تا این قسمت را در بازی تجربه کنند که واقعا زیبا شده .البته ممکن است بالهای ایکاروس را کریتوس از پگاسوس گرفته باشد.و یا ممکن است ا زهفا استئوس گرفته باشد.
مثل شماره ی قبل گوی های آبی و فرمز و سبز حضور دارند که همان استفاده ی قبل را دارند یعنی گوی های قرمز برای ارتقا دادن و گوی های سبز برای پر سلامتی و گوی های آبی برای پر کردن جادو استفاده میشود.
در کل گیم پلی بازی تغییرات خاصی داشته است و سعی شده است تا به بهترین نحو پیشرفت داده شود.
اما GOW را میتوان به عنوان یکی از بهترین گرافیک ها بر روی PS2 نام برد که از قدرت این کنسول به خوبی استفاده میکرد و در بعضی از صحنه ها آنقدرگرافیک بازی زیبا کار شده بود که میپرسیدیم آیا این همان PS 2 است؟آیا چنین قدرتهایی در آن نهفته است؟. در این نسخه گرافیک باز ی پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است و در یکی آمار ساده باید بگوییم چیزی حدود 15 درصد پیشرفت داده شده است.نور پردازی هایپیشرفت داده شده است که باعث شده است جلوهای تصویری ظاهر زیباتری به بازی ببخشد.سایه زنی بازی تغییر خاصی ندارد.بافت ها و به اصطلاح تکسچر ها مرتب شده اند و به قول معروف پولیش خورده اند و بسیار صاف شده اند و بعضی از لبه های تیز اشیا و مدل ها صاف و نرم شده اند به گونه ای که چشمان را نوازش میدهند تا این گرافیک دیدنی را تماشا کنند.وضوح تصویر کمی بهتر شده است و بازی کمی شفاف تر و واضح بیان میشود در کل گرافیک بازی پیشرفت های جزیی مخصوصا در جلوه های تصویری داشته است.


دموهای میان پرده ی بازی بصورت ریل تایم و CG است که اگر شماره اول را بازی کرده باشید بهترین انیمیشنها را در این بازی مشاهده کردیم به طوری صحنه های انمیشن ها را میتوان در حد بازیهای بزرگ مانند FINAL FANTASY بکار برد زیرا همانطور که میدانید بهترین انیمیشنها را FF درمیان بازیها دارد . در شماره اول صحنه هایی مانند شبی که کریتوس بر زیر باران بر مجسمه آتنا فریاد میکشد و یا صحنه ای که آرس ستون را بر شکم کریتوس فرو میکند و یا صحنه ی حمله ی کریتوس به دهکده و کشتن خانواده اش را باید از تاثیر گذارترین و فنی ترین انیمشن ها نام برد.در این شماره هم انیمیشنهایی با آن کیفیت مشاهده خواهیم کرد و شاید مانند قبل که سبک نویی را در روایت داستان به صورت فلش بک اختراع کرد سبک دیگری را به نمایش بگذارد در این شماره چون آقای کوری بارلوگ که خود یک انیماتور حرفه ای است نسبت به قبل به این صحنه بیشتر توجه کند.
البته خود شرکت سونی اظهار کرده است که نهایت قدرت سخت افزاری PS2 را بهره میبرد و بهترین استفاده از سخت افزار در این بازی میبینیم البته عنوان کردن این مساله زیاد دور از انتظار نبود چون بسیاری این بازی را آخرین امید و بازی PS2 میدانند و حدس میزدند که میخواهد سنگ تمام بگذارد.البته بازی هایی مانند ROGUE GALAXY و YAKUZA 2 هم قرار است بزودی عرضه شوند زیاد نگران نباشید تا ارزان شدن PS3 میتوان با این چند عنوان سرگرم بود.
اما اگر کمی به دنیای بازی ها نزدیک باشید میدانید که بهترین موسیقی در بازیها سال 2005 برای GOW بود که توسط GAMESPOT به عنوان بهترین موسیقی برگزیده شد.در این نسخه موسیقی بازی قبل در همان حال و هوای اساطیری و قدیمی و جنگی است و از طبل های جنگی و شیپور های جنگی استفاده میشود البته از صدایشان.تعدادی از موسیقی های معروف مخصوصا آن که در صفحه ی اول بازی نواخته میشد در این شماره حضور دارند و تعدادی موزیک جدید به آن اضافه شده است.و یکی از خصوصیات بهتر موسیق یاین بازی این بود که از ترک های زیادی کمک گرفت و هر قسمت دارای موزیک خاص خود است.
صدا گذاری بازی مانند قبل است و نقش راوی نقش آتنا نیز بود باز هم در این شماره داستان را بیان میکند که آنقدر رسا و شیوا بیان میکرد که همگان از صحبت کردن او به وجد می آمدند. و با استفاده از بهترین صدا پیشگان میخواهد بهترین صدا گذاری هدیه بدهد صداهای شخصیت های قبل و کریتوس همان صدای های قبل هستند و شخصیت های جدید هم دارای یک صدا پیشه خاص هستند. آنقدر صداها با کیفیت ظبط شده بودند که بدون وجود زیر نویس تمام آنها قابل فهم بود.


مانند قبل در بازی خونریزی زیاد است و درصد خشونت بازی بالا است که درجه MATURE یعنی بالای 17 سال را گرفته است . گرچه در کشور ما شرکتی به نام ESRB به رسمیت شناخته نشده است.
GOW در اوایل سال 2007 بر روی PS2 ظاهر میشود و به گونه ای آخرین پروژه ی سونی بر روی PS2 است که مطمئن هستیم مانند بازیهای قبل سونی ما را با یک تجربه نو همراه میکند و منتظریم تا بازی های فوق زیبای سونی را بر روی PS3 ببنیم پس بدانید هنوز نمایش سونی بر روی PS3 نزدیک هستیم و خود بنده به معتقد هستم که سونی تمام رقبا را شکست میدهد پس منتظر باشید.البته سلیقه هر گیمر حرف اول را میزند و نمیتواند آن را تغییر داد.
البته همانطور که میدانید GOW یک سه گانه است و آخرین شماره از آن بر روی PS3 است و از همین الان مقدمات ساخت آن فراهم شده است و شاید به خاطر انتقام گرفتن کریتوس از زئوس بتوان در آن نبرد کریتوس با زئوس را دید البته هنوز زود است گرچه درباره ی شماره ی دوم هم گفته میشد که برادر کریتوس از دنیای مردگان بر علیه کریتوس قیام میکند و او نقش اول است شاید این شایعه برای مد شدن تغییرشخصیت های دوست داشتنی بازی ها مانند DANTE است.جالب است بدانید که کارگردان شماره سوم DAVID JAFE است.البته فعلا زود است باید ابتدا دومین سفر کریتوس را استارت زد البته دو ماه دیگر که باید خود را تا آن موقع آماده کنید.
مطمئن باشید بهترین جنگجوی تاریخ و تنها قاتل خدای جنگ یعنی کریتوس به یکی از سخت ترین سفرهایش میرود.شاید نیمی از داستان GOW مدیون کریتوس با عظمت باشد زیرا او با اینکه حدود 2 سال است متولد شده به خوبی توانسته بین گیمر ها خود را جای دهد و همگان به خاطر سنگدلی و عظمت و قدرت و ظاهر خشن او را دوست دارند.
منتظر کریتوس خواهیم نشست.